می دویدم؛
بر روی زمینی که می خواست بکر بماند!
پوشیده از برف بود...
اما جای پا برایش معنی نداشت!
چه لذتی داشت دویدن بر روی زمینی که حضورت را نمی بیند!!!
سلام خوب قلم می زنی شایت قشنگی هم داری کسی در آسمان هاست که ما را جستجو می کنداما افسوس که من و تو به دنبال نگاهی در زمینیم.؟!
سلام عزیزماگر حضورت برایش معنا نداشت هیچ گاه جای پایت را برای خودش نگاه نمی داشت.
کسی درد خندیدنم را نفهمید و ناگاه باریدنم را نفهمید ز سر شاخه های شکایت کسی هم به دست خودم چیدنم را نفهمید صدا زد مرا وقت رفتن کجایی مرا دید و نشنیدنم را نفهمید سکوتی سوال مرا زیر و رو کرد جهانی نپرسیدنم را نفهمید غروبی غریبانه در متن پرواز کسی راز بالیدنم را نفهمید نفهمیده عاقل شدم از جنون چرا دل نفهمیدنم را نفهمید به گریه شکستم لب خنده اما کسی درد خندیدنم را نفهمید
سلامآره خوب!
سلام خوشحال میشم اگر بتونیم با هم به صورت مشترک همکاری کنیم .
احساساتت منو کشته..
سلام
خوب قلم می زنی
شایت قشنگی هم داری
کسی در آسمان هاست که ما را جستجو می کند
اما افسوس که من و تو به دنبال نگاهی در زمینیم.؟!
سلام عزیزم
اگر حضورت برایش معنا نداشت هیچ گاه جای پایت را برای خودش نگاه نمی داشت.
کسی درد خندیدنم را نفهمید
و ناگاه باریدنم را نفهمید
ز سر شاخه های شکایت کسی هم
به دست خودم چیدنم را نفهمید
صدا زد مرا وقت رفتن کجایی
مرا دید و نشنیدنم را نفهمید
سکوتی سوال مرا زیر و رو کرد
جهانی نپرسیدنم را نفهمید
غروبی غریبانه در متن پرواز
کسی راز بالیدنم را نفهمید
نفهمیده عاقل شدم از جنون
چرا دل نفهمیدنم را نفهمید
به گریه شکستم لب خنده اما
کسی درد خندیدنم را نفهمید
سلام
آره خوب!
سلام
خوشحال میشم اگر بتونیم با هم به صورت مشترک همکاری کنیم .
احساساتت منو کشته..