بهانه ای برای نوشتن
بهانه ای برای نوشتن

بهانه ای برای نوشتن

بگذار آرام گیرم!

گم شده ام...

جایی میان ازل و ابد...

درست میان "ز" و "ی" زندگی!

 

...

 

می خواهم آرام باشم تا از این همه غیر، رهایی یابم!

 

نظرات 6 + ارسال نظر
دکتر دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:03 ق.ظ

خدایا!
به من زیستنی عطا کن
که در لحظه ی مرگ
بر بی ثمری لحظه ای که
برای زیستن گذشته است
حسرت نخورم
و مردنی عطا کن
که بر بیهودگی اش
سوگوار نباشم

ساکن خانه باد دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:39 ق.ظ http://khaneyebaad.blogfa.com

به ساکن بهانه گیر و بهانه خواه این خانه :

شیمای عزیز

چند وقتی بود اینجا سر نزده بود
شاید هم اومده بود اما دل نذاشته بودم

امروز بهتر دیدم اینجا رو
خونه ی پروانه هاست انگار
پروانه هایی که از نفرت بیزارند
تو خونت انگار یکی داره شعر های تر حافظ می خونه
تو پستوی این خونه یک جهان عشق نهان است
بوی کندر میاد و یه عاشقی ساز می زنه
اما یه کمی دل تنگی

دل تنگی چرا؟
در این بهار ای صنم بیا و عاشقی کن

یه پیش نهاد دارم
با یکی که همدل هستی این روزا یه سری به مجموعه سعد آباد بزن دلت تازه می شه

دلت هر روز و هر لحظه
تازه و تازه تر
عاشق و عاشق تر

شادمانه زی
بهاران است

گل یخ دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.mooshkooloo.blogfa.com

هیچ به مقصد رسیده ای حرف رسیدن نمی زند و هیچ مفقودی هم از نرسیدن نمی گوید ، همه در این وادی گم شده اند و سر در جیب خویش فرو دارند .
درد تو را همه می دانند و به روی خویش نمی اورند.

شیما به ساکن خانه باد سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:59 ق.ظ

روزگاری است دلتنگم!
دلتنگی جزیی از وجودم است که اگر نباشد دیگر نه منی هست و نه بهانه ای که دستم بگیرد و پا به پایم جای جای این خانه را بکاود! سازم مدتهاست ساز عاشقی است... همدم سپیدی شبهایم سالیان است حافظ است و نغمه های عاشقانه اش رویای شبانه ام!

ساکن خانه باد!
نمی دانم تا به حال شده احساس بودن در قفس را با تمام خود حس کنی؟! دلتنگی من... همان بهانه ام برای نوشتن است! وقتی می آید و کلون دلم را می کوبد با اشتیاق در آغوشش می گیرم! اما نمی دانم چرا هیچگاه رفتنش را نمی فهمم! شاید ساز خواب مرا خوب می داند!! چشم باز می کنم و می بینم نیست!!!

ساکن خانه باد!
شادم که پروانه های خانه ام توانایی یافتن نشانی خانه باد را داشته اند!

سعدآباد هم به روی چشم!

سارا چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:49 ق.ظ http://www.saba441.blogfa.com

حالا حال و احوال چطوره...

مجید جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:43 ب.ظ http://majidiat.blogfa.com/

جهانسوزی که خام و بی غم نیست میخاد دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد