بهانه ای برای نوشتن
بهانه ای برای نوشتن

بهانه ای برای نوشتن

لبیک اللهم لبیک...

 

کاشکی خاک حریم حرمت می بودم

می خرامیدی و من در قدمت می بودم

 

عمر بی روی تو و عشق تو حیف است دلا

پیشتر کاش گرفتار غمت می بودم!

 

- نمای سه بعدی مسجدالحرام

نظرات 21 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:21 ب.ظ http://hasanazar.blogsky.com

سلام
وبلاگ زیبایی دارید.
یه سری هم به بلاگ من بزنید.
ممنونم.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:22 ب.ظ http://www.mi118.com/Register.aspx?Ref=32568

سلام
خوشحال می شم به سایت ما بیایی

یه نفر یکشنبه 25 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 02:03 ب.ظ http://entezar1163.blogfa.com

میخواهم بنویسم ولی ندانم ازچه
میخواهم بنالم ولی ندانم ازکه
دردلم گفتم ای قلم بنویس
اوبرایم نوشت
که تورا دوست میدارم
گفتم اوراچه کسی
..............

رهگذر دوشنبه 26 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:16 ق.ظ

معشوق همین جاست...

گل یخ دوشنبه 26 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:46 ق.ظ http://www.mooshkooloo.blogfa.com

سلام خوبی؟
ز دست گل ما که تو را عیب نیامد؟
ازت شرمنده ام .

گل یخ دوشنبه 26 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:50 ق.ظ http://www.mooshkooloo.blogfa.com

گفتند که باید کفتر جلد حرم او بمانم ، همچو انوقت که پا بر این دنیا گذاشتم.
گفتند و من و خیره سری ، بال زدیم و کفتر جلد سیاهی بگشتیم .

یه نفر دوشنبه 26 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:40 ب.ظ http://entezar1163.blogfa.com

اگه فضولی نباشد
شعرهارو خودت میگی
اگه میگی وبلاگ من درش به روی شعرا باز است
این شعرم هدیه ناقابل به دوستداران شعر نو

سرگذشت ما
شنیده ام بودم که خدا
فرشته ای داده به ما
شنیده ام یه فرشته اومدازعرش به فرش
تاآبادکنداین فرش
صدافسوس ازاین دوران
بعدازچندی یه خونخوار اومد کنارلانه
لانه هارو ویران کرد
پرستوهارو بیجان کرد
فرشته ماندا داد
ندایی بی صدا داد
ازپرستوهایکی گفت:
گردهیم جانمان
شهید شویم تو راهمان
پرستوها یک به یک پردیندوپرپر شدند

یه نفر

[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:21 ب.ظ

صد جام گر دهندم٬ یک بار مستم کند
یک بار نگاه تو٬ صد بار مستم کند...

ف ـ ا چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:22 ق.ظ http://f_arbabifar.persianblog.ir

می گن کسانیه قبلا مشرف شدند ای روزها بیشتر بی قراری می کنند . . .

سارا چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:51 ب.ظ http://www.saba441.blogfa.com

بیشتر کاش گرفتار غمت می بودم...

علاقه ام به پرکشیدن به آنجا مانند نسیم خنکی ست که گه گاه در گیسوانم می پیچد و مرا حیران خود می کند... (تا به حال نرفته ام اما...)

دل شدگان پنج‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 02:04 ب.ظ http://DellShodegan.Blogsky.Com

سلام ..
لبیک .. اللهم لبیک ..

علی پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1386 ساعت 01:24 ق.ظ http://masihi.blogfa.com

دو تا عیدتون مبارک .

یه نفر شنبه 8 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:09 ق.ظ http://entezar1163.blogfa.com

سلام به اندازه تمام حجاج بیت الحرام
بروزم یه سر بزن پشیمون نمیشی

شوریده شنبه 8 دی‌ماه سال 1386 ساعت 01:45 ب.ظ http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام

دیشب در خیال خویش عکس ان دلبر کشیدم

ذلت بی حد بردم و زحمت بسیار کشیدم



اول از نقشش گرفتم تا بسازم خرمنی از گل

از پریشانی چو ماری واژگون از سر کشیدم



می کشیدم چشمان شهلای خمار الود او را

مستی چشمش چو دیدم پر زمی ساغر کشیدم



می کشیدم ابروانش بر سحر بر صفحه دل

وای از این ابرو کشیدن ناگهان خنجر کشیدم



صبح شد دیدم حسرتا بر صفه دل

عکس مولایم علی حیدر کشیدم

موفق باشید......شوریده

بهارین شنبه 8 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:03 ب.ظ http://baharin.blogsky.com

سلام دوست عزیز
من از وبلاگ هایی که کوتاه و موجز می نویسن استقبال می کنم
همینطور وبلاگ شما
به منم سر بزن اگر وقت کردی
منتظرتم
همیشه شاد باشی

نیوشا شنبه 8 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:35 ب.ظ http://aniusha.persianblog.ir

کاش خدا کمی به دل من هم نگاه می کرد.........

درازگیسو یکشنبه 9 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:53 ب.ظ http://www.derazgisoo.persianblog.ir

سلام
وبلاگ زیبایی دارید.
خوشحال می شم به من هم سر بزنید

ه:م سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:48 ب.ظ http://http://entezar1163.blogfa.com


میخوام در مورد یه عکس نظر بدی
هر چی تودلت هست بنویس

م پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:57 ب.ظ http://mguitar.persianblog.ir

سلام

هانی یکشنبه 16 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:39 ب.ظ http://entezar1163.blogfa.com

ممنون که سر زدی
ولی یه نظر میدادی بد بود
راستی بروزم یه سر بزن ووووووووووو نظر بده

معلم جمعه 14 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:05 ق.ظ http://paknevys.blogfa.com

اى در سر هر خاکى از باد تو سودایى ***
در آتش هر چشمى از آب تو دریایى

تو از همه کس فارغ واندر طلب وصلت ***
در کعبه و بتخانه هر کس به تمنّایى

*** *** *** *** *** *** *** *** *** *** *** ***
آنان که به سر در طلب کعبه دویدند
چون عاقبت الامر به مقصود رسیدند

رفتند در آن خانه که بینند خدا را
بسیار بجستند خدا را و ندیدند

چون معتکف خانه شدند از سر تکلیف
ناگاه خطابی هم از آن خانه شنیدند

کای خانه پرستان ، چه پرستید گل و سنگ ؟
آن خانه پرستید که پاکان طلبیدند


نمیدونم خونه خدا رفتی یا نه
من تازه برگشتم
اینقدر که هنوز باورم نمیشه رفتم ؟نرفتم؟!!!!
فقط میدونم روزی که برگشتم اینقدر دلم پر میزد که یک هفته بعد برای رفتن مجدد اسم نوشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد