کاش
تاک آرزویم
امروز
- فقط امروز-
- به یکباره-
به بار می نشست!
کاش
کوله بار کاشهایم
امروز
- فقط امروز-
- به یکباره-
به مقصد می رسید!
"بی حضور من!"
و دوستان همه می آمدند به نظاره
و پای می کوبیدند، گرداگردم
در جشنی که از آن ِ من نبود!
و خدا لبخندی می زد از سر تحسین!
کاش
امروز
- فقط امروز-
- به یکباره-
کودکی ام
قامت راست می کرد٬
قد می کشید و مادرم می شد!
کاش
…
امروز
…
- فقط امروز-
…
آیا یک امروز
- فقط یک امروز-
تقاضای ابلهانه ایست؟!
کودکی را دوباره در طپش اینه ای می بینم
عشق دوران بهاری باز هم بیدار است
کودکی گر برود
سادگی می میرد
گل احساس نمی روید
چون اینه تسلیم ریا می گردد
کودکی را دوباره می جویم
در مضامین ایه های محبت، فرازهای امید
کودکی گر برود
عشق هم می میرد
دیگر از قتل متانت حرفها می پوسد!
نفس عاطفه یخ می بندد
کودکی خاطره دیروز است
کودکی اینه ای از فرداست
کودکی گر برود
زندگی می میرد
طپش بودن ما زمزمه فاصله را می جو.ید
خنده در اینه محنت ما می گرید...
سلام و عرض ادب .
نوشته ای از عرفان نظرآهاری مرا به سوی وبلاگ خواندنیتان راهی کرد .
و خرسندم از این آشنایی .
اگر اجازه دهید به لینکدونی ام بفرستمتان .
همیشه دنبا این بودم که که بزرگ بشم تا یه عالمه امروز برا خودم درست کنم .
اما حالا می فهمم که امروزهای من همون دیروزها بودند.
نه تقاضای ز یادی نیست برای کهکشان بزرگ مهربانیهای پروردگار..... کودکیت امروز می تواند مادر مهربانی برای هزاران کودک یتیم و بی مادر باشد شاید قرار است تو مرهم زخمهایشان باشی...
هر انسانی لبخندی از خداست تقدیم به تو که زیبا ترین لبخند خدایی.
واقعا کارت عالیه وخصوصا موسیقی متن خیلی آرامش می ده.
خوشحال می شم باهاتون همکاری کنم.
۲۰
اگه وب من باز نشه لطفا در قسمت پیام های خودت برام جواب بده. مرسی
دوست خوبم!
از اظهار لطفتون سپاسگزارم!
من وبلاگتون رو باز کردم! اما گویا مدتهاست که نمی نویسید!
امیدوارم همیشه سربلند باشید!
نه... کاملا به جاست... من هم با تو تکرار می کنم... کاش امروز فقط امروز..........
سلام. با مطلبی به نام ((داستانی واقعی از یک زندگی...)) به روزم. دوست خوبم منتظرت هستم.
تو عکسی که استفاده کردیم تفاهم جالبی داشتیم!
از اینکه می بینم یکی دیگه از فیزیکی ها هم می نویسه واقعا خوشحالم .
هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت
با دوستان خوب غم بیش و کم نداشت
با آنکه جیب و جام من از مال و می تهی ست
ما را رفاقتی ست که جمشید جم نداشت
salam
ziba bood vali bishtar kar kardin roo blogeton ta manfagir!
ذ ثئدش اش سشقه ذثظشدهی
ما را ز طبیعت ثمری مفت رسید در زیر و زبر ثروت هنگفت رسید
افسوس که از بیخردی عاقبت کار بانجا که سخن زان نتوان گفت رسید
هرگر نبرم یاد که پیری میگفت آن گرگ که بر خانه ما خفت رسید
ویرانه شود خانه ز مفتی ،خبر آن آن روز که این خانه بر آشفت رسید
اندیشه خزان شد ز کرامات شهنشاه پس مانده آن مفتی کلمفت رسید
عبرت نگرفتیم ز هنگامهء تاریخ تکرار مکرر شد و ویرانگر آن قالی زربفت رسید
الحق که رسیدیم بفرمودهءرهبر کو دانش اموال ز ملکییت خر گفت رسید
امید به آن روز که پالایش افکار بنیان بکند ظلم کز این جفت رسید
ع .ع فتاح